ما..................در
زهرا جان !
ای مادر شیعیان !
شنیده ایم که کارهای خانه را میان خودت وفضه تقسیم نموده بودی ویک روز اوکارهای خانه را انجام می داد وروز دیگر شما انجام می دادی ! درین مدت چگونه با دنده، یا دنده های شکسته خم وراست می شدی واشیاء منزل را جابه جا می نمودی ؟
مادر جان!
آیا هیچ اتفاق افتاده که نا خود آگاه دست به پهلو بگیری وزینب (س) و ام کلثوم (س) با نگاه کودکانه شان از شکستن پهلویت ، بوئی برده باشند ؟! آیا نگاه های درد مندانه وغمگینانه ی کودکانت بازگو می با شد؟!
ای مادر شهیده ی شیعیان !
نمیدانیم درین مدت ، با شدت درد از یکطرف وغم وغصه ی انحراف امت از طرف دیگر، چگونه شب را به صبح می آوری ؟ ولی این را می دانیم که تحمل مصائب یک روز از این روزها کافی بود که موهایت را سفید گردانیده ، کمرت را شکسته وگوشت بدنت را آب نماید!!
فاطمیه ماه اندوه وغم است هر چه نالم در غم زهرا کم است
فاطمیه ظرف اشک حیدر است قصه ی بی انتهای مادر است
برگرفته از :مقتل مادر شهیده سادات